تنها یک بار
می‌‌توانست
در آغوشش کشند، 
و می‌دانست ـــ آن‌ گاه ـــ
چون بهمنی فرومی‌‌ریزد
و می‌‌خواست
به آغوشم پناه آورد!
نامش برف بود
تنش، برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بام‌‌های کاگلی.

و من او را
چون شاخه‌‌ای که زیر بهمن شکسته باشد
دوست میداشتم.

 

"بیژن الهی"

 

پ.ن:

بغلم کن ،

که آدمیزاد باید 

دلش به چیزی گرم باشد 

 

"پوریا نبی پور"


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سوئيچ شبکه وبلاگ سایت یه جا دیگه موزیک وب سایت روستای پیرمیشان تعمیرات لوازم خانگی در تهران 02154837 بازی و تکنولوژِی Jeff دیجیتال مارکتینگ مردان بی ادعا